بسم الله الرحمن الرحیم
امروز بر آن شدیم تا از سر حکمت و معرفت مطالبی از وجود بی وجود در امکان و در عالم معنا و در احادیث و درعلم لدن را به رخ عالم امکان بکشانیم و هستی را مسخ مولا ببینیم…

و حسرت ها را محک بزنیم و آغوش گرم مولا را برهمگان بگشاییم و ببینیم چگونه علمای دین الله در رکاب مولای متقیان حرکت می کنند وچگونه عشق ها را در ابدیت به حضور بی حضور میکشانیم و اینان همگی در تبلور نور اله ، در عالم معنا و در کرات و سیارات و در منظومه ها مدهوشند و عاشقی را تجربه می کنند و ما میدانیم اعلم اعلم های زمان کجاست؟ و چه می پندارد!به هر حال مصیبتها اگر چه از جانب بشر است، آنچه مهم است رحمانیت پروردگارعظیم است که قدر نمی دانیم و الله هست و بشر همیشه غافل از اله خویش در گناه و معصیت و چه غافل که آنچه بر خود روا میدارد مورد پسند اله نیست و علی میداند و بس.
و اینان می پندارند که ما بر زمین احاطه نداریم و نمی دانند هر عظمتی از الله است وهر دانایی از علی و هر علمی کلیدی دارد که علی می داند و بس. پس پیامبر خاتم محمد مصطفی (ص) دانست و پیمان اخوت بست پس علم را در عالم هستی منتشرکردند و خداوند حکیم داناست.
به هر حال آنچه در این اوراق بر هستی عرضه می شود همه و همه از ماست. از علی و از وجود پیامبران و امامان و این خواست الله است و شما بدانید که علی یاوه نمی گوید.
ویژه ی علما عرض می کنیم که ای عالمان و ای سالکان بدانید آنجا که علم کسب کردید خواست علی بود و آنجا که در رکاب مولا حرکت کردید به اذن الله.
به هر حال ما هستیم و رجعتی دوباره صورت گرفته است و این همان است که اولاد پاکمان بر شما متذکر شدند و شما ندانسته خط بطلان بر تاریخ احادیث کشیدید و این را علی نمی پسندد و ما می دانیم که اشتباهی عظیم در راه است و ما رضایت به اعمال علمای نادان نداریم. آنچه مهم است این است که علی در رجعتی دوباره با اولاد پاکش حاضر است و رجعت آخر زمانی صورت می گیرد که مهدی (عج) را به طور آشکارا به رخ بکشیم. پس آنکه باور کند مهدی هست پدرش را باور دارد. پس پدرش حق است. پس علی هست. پس علی قادر است. پس علی به آنچه می کند و به آنچه می گوید داناتر است.پس علی هر آنچه بخواهد می کند. پس علی می داند که چه می خواهد و چه می شود.پس علی آمده است که باشد و ما میدانیم که خداوند قادر تواناست و این یعنی تسلیم باشید.

با نام خدا آغاز می کنیم که آغازگر هر آغازیست و ادامه دهنده ی هر راهی و پیمان دار هر پیمانی و راه را نشان می دهد و در مسیر هدایت می کند و پایان می دهد آنگونه که بشر می خواهد. با نام اله آغاز می کنیم که او آفرید هر خوبی و بدی را و بشر را در خوبی و از بطن مادر متولد کرد و مهم است ما شکرگذار او باشیم.با نام الله آغاز می کنیم. که قدر مطلق است و بزرگ و عظیم و قدرت برتر و این مهم است.
با نام خدا آغاز می کنیم خدایی که آفریدگار هستی ست. آفریدگاری بزرگ که هستی را در عدم آفرید و عدم در نیستی متبلور شد و خدا آفرید هستی را در نیستی و عشق را در خفقان متبلور کرد و این عظمتی ست عظیم.
آغاز کردیم با اذن آغازش. آغاز کردیم در زمان و در تاریخ. آغاز کردیم از بی زمانی در زمان و از معنا در هستی. از حیات معنا در عالم امکان و این مهم است. آغاز کردیم به اذن آغازش و ادامه می دهیم با اذن پروازش و این مهم است.آغاز کردیم در دین و ادامه می دهیم در عشق.
آغاز کردیم با نام الله و ادامه می دهیم با یاد الله و علی علیه السلام.
بی سرانجام نخواهد بود آنکه در سرآغاز زندگی یاد الله و علی در دل زنده نگهدارد و شکر گوید پروردگار عظیم را و درک کند ملائکه حاضرند و ناظر بر اعمال و این مهم است که حیات را با عشق سپری کنیم و این مهم است که شیاطین را برانیم.
ای آغاز ، بیاغاز راه را در نور مولا و متبلور کن عشق را در دیوان هستی و شیوه و راه و روش عشق را بیاموز بر دل عشاق دین که خداوند عاشقان را پسندید وبس و این میزان عدالت علی ست و محک می زنیم عشق را در ترازوی عدالت. و کفه ترازو را پر از محبت به اهل بیت می خواهیم و فرا می خوانیم بشر را به عشق ” ابا عبد الله الحسین ” .
بی دینند آنان که علی را نمی شناسند و لامذهبند آنان که عشق به الله در دل ندارند و پیامبران راستین در راه عشق علی و الله قدم گذاشتند و عیسی در راه عشق به علی به معراج آسمان الله رفت و حرکت ها را به سوی عشق آغاز کنید که امروز روز هوس نیست. روز حسرت است.

” بسم الله الرحمن الرحیم ”
” بسم الله الرحمن الرحیم ” نور است. ” نور” . نوری که ظلمت را به روشنایی می گراید.نوری که در عدم هستی را روشن کرد. نوری که حیات را روشن کرد. نوری که عظمت ها را آشکار می کند. نوری ست که علی را شناساند و نوری ست که خدا در آن دمید. نوری ست که هستی بر پایه ی عدالت آن به وجود آمده است.نوری ست که عشق از میان آن متبلور شده است. نوری ست که فاطمه را آفرید و نوری ست که حق را شناساند و این ها تعابیری ست از کل و جامعیت کلام.
نور یعنی نور. نور یعنی خدا. نور یعنی اله. نور یعنی الله. نور یعنی تشعشع. نور یعنی ساتر شدن عشق و این یعنی عظمت.
آنجا که عظمت است نور هست. آنجا که نور نیست ، نیستی ست. و آنجا که نور نیست عنایت نیست و احادیث بر این پایه اند که نور یعنی ائمه که همان تشعشع ذات اقدس اله است.
” ب ” . ” ب ” نمایانگر بزرگی الله است.” ب ” در عرش یعنی بودن. یعنی متبلور شدن یعنی آغاز. با آغاز آغاز می کنیم. ب یعنی برهان. ب یعنی باعث. یعنی به وجود آمدن.
” ب ” عظمتی است که در عرش مانند پریان در عظمت و بزرگی است.یعنی ” ب ” خود عظمت است و این یعنی باران رحمت از رحمانیت حق.
بِ یِ ” بسم الله ” سر آغاز هستی ست و این بدان معناست که آنچه در هستی آغازشد در گرو این عظمت بود و این یعنی در زمان است پس در دنیا معنا می شود پس آغاز در دنیاست. پس معنا ” عالم معنا ” بی آغاز بوده ، پس آغاز از حیات است و در حیات. پس ” ب ” در حیات است. پس ” ب ” از حروفی ست که در حیات معنا پیدا می کند و این یعنی عظمتی عظیم. پس ” ب ” در دنیای ماده ، در زمان در حرکت است. پس ” ب ” یعنی ماده. پس ” ب ” یعنی هر آنچه شامل ماده می شود.
یعنی بعد دارد. پس ابعاد آنرا بررسی می کنیم.
” ب ” اگر چه در عالم ماده است اما بدانید این به آن معنی نیست که راز و رمزی ندارد که در عالم معنا یعنی بی وجودی مطلق.و این ب در حضور الله متبلور شد و شد بالای بالا و عظمت عظیم.” ب ” در حضور پروردگار شکوه پیدا می کند و سرآغاز هر آغازی بِ یِ ” بسم الله ” است و این مهم است که بدانیم آفرینش با همه ی عظمتش با حضور “ب ” آغاز شد و این یعنی عظمت سنگین و شکوه و جلالی که ستون های عرش بر آن نهادینه شدند و این ” ب ” با عظمت است و یقین کنید که ” بسم الله الرحمن الرحیم ” بدون ” ب ” معنا ندارد. پس آنچه معنا می بخشد به هستی بِ یِ بسم الله است.
شکوه و عظمت عظمت ها آنجا معنا پیدا می کند که یا علی گویید و این مهم است که در پیرامون مسائل مربوط به قرآن یا علی ها را بلند بر زبان آورید تا عظمت عظمت ها شما را یاری کند و حرمت وجودتان همیشه حفظ باشد. زیر سایه ی الله و در حرمت بِیِ بسم الله.
و آنجاست که آغاز می شود بودن ها ، و نبودن ها در کتمان ها می رود و بیاغازید با ” بِ یِ ” بسم الله که هر آنچه در هستی ست با نام خدا نمایان می شود.
ولیکن در مورد ” اسم ” که همان سین بسم الله الرحمن الرحیم است.
بگوییم که سین خود خالق است. سین خالق اسم اعظم است. «سین» خود در اُبُهت است و هجران پیامبر را در عرش برای ما تداعی می کند.
آنجا که پیامبر عظیم اسلام محمد مصطفی(ص) در عرش حضور داشت و علی دید که چگونه عظمت وجودی او در اسم اعظم خدا متبلور شد و حضور ایشان در عرش بیکران بر همگان مسجل شد .
اسم همان نام است ، همان صفات الله و همان انوار الهی و همان نورهای عاشق و همان «سین» و همان که معنا میدهد. و این حروفند که جاری در عرش، سرنوشت ها و لغات را تحت اشعاع قرار می دهند و این الطاف الهی ست که حروف ،شعار نمی دهند که عملاً حضور الله را به رخ می کشند.
به اسم الله. به اسم و نام الله. به رحما نیت و رحیم بودنش. به قادر بودنش. به حکمرانی اش.به عِلمش. به عشقش، به عظمت وجودی اش و اینها همه در معنای «سین» میگنجد و این مهم است که ما بدانیم که حروف چگونه کار می کنند!
این حروف هستند که در عرش هوشیارانه حرکت کرده، به اذن الله جاری میشوند و ما مینویسیم. این حروف جاری در عرش، نورند.نوری دمیده شده از جانب پروردگار.
پس معنا میدهند و معنا می بخشند کلمات را، پس لغات به وجود آمده لغات روح دار، پس معنا میدهند عرش را بر فرش و این مهم است که ما بدانیم که لغات و کلمات و حروف همه و همه روح دارند، پس باور کنید که خدا قادر تواناست و وحی صورت می گیرد با روح لغات، پس وحی صورت می گیرد با رحمانیت و با رحیم بودن خدا،پس وحی صورت میگیرد با عشق الله به اذن الله.پس وحی صورت میگیرد آنگاه که خداوند در لغات روح را متبلور میکند و نوری متجلی میشود و حرکت کرده، جاری میشود و ذهن و روح بشر با اذن الله و با عشق علی می پذیرد و«سین» همان لغتی ست که معنایش «اسم » و در وجود بشر متجلی می شود و این همان است که معرف حضور الله است. آنجا که اسم را در وجود خداوند جستجو می کنیم پس موجودیت میدهیم . پس الله همان است که او را به رحمانیتش می خوانیم پس خدا اسم دارد پس خدا قادر است.قادر به قدرت رحمانیت و رحیم بودن و این همان است که بشر فاقد آن است و در انوار الهی آن را جستجو می کند.
و امروزه روزی ست که الله را نمی شناسید و این عظمتی ست که درک آن برای بشر سخت است و این عظمتی ست که قادر نیستید آن را بفهمید.
« الله » اعظم اسماء پروردگار است.و مهم است که بدانید عظمتی عظیم تر از الله نداریم و این همان است که شما را هدایت ها می کند. « الله» یعنی اله. یعنی خدا. یعنی پروردگار. یعنی «الله»یعنی الله اکبر ها. یعنی پروردگار عظیم. یعنی عظمت عوالم. یعنی هر آنچه در ازل و عدم بوده و هست. و این یعنی عظمتی بیکران که تمامی صفات را در خود جای میدهد. صفات اعظمی که خدای متعال را به آنها می خوانیم. الله یعنی رحمن و رحیم. یعنی قادر مطلق. یعنی قهار. غفار.
الله یعنی صاحب و دارا .یعنی خوب و خوبی مطلق. یعنی غفران.
الله یعنی هر آنچه که تصور کنید خدا هست.
الله مولود نبوده و نیست.الله در انجام و آغاز ها بوده و هست.
الله امید میدهد و گمراه نمی کند. الله گمراهی را نمی پسندد و این مهم تر از مهم است.
به هر آنچه خواستی خدا را بخوانی بگو :« یا الله » که جمیع صفات و اسماء را در بر می گیرد.
به آنچه خواستی توکل اعظم داشته باشی بگو : «لا اِله اِلا الله».
به هر آنچه آفرینش است خواستی احترام کنی بگو:« لا الهَ اِلا اللهُ المَلک الحَقُ المبین» و به هر آنچه در عرش است خواستی چنگ بزنی بگو: « الله اکبر» که جامع ترین ها را خواندی و چیست پروردگار عظیم که همانا انوارش عالم را در بر گرفته همانا خداست که بزرگی اش بر همگان آشکار است و ما دیده ایم که چگونه در عالم هستی و عوالم بالا و در عالم زَر و در عالم خلق و در عالم بهشت و جهنم و در عالم زیبایی ها هست و می دهد هر آنچه باید و می گیرد هر آنچه می خواهد و این مهم است که قادر بودنش را فراموش نکنید.
الله همان است که او را به رحمن بودنش می خوانیم. « الرَّحمن » همان صفت اعظم اله است و همان است که خداوند را برجسته تر از هر عظمتی کرده که همانا تاب و توان مقابله و حتی سلوک با رحمانیت الله نیز سختر از سختر است.
« الرَّحمن » همان است که خدا بخشید. که خدا داد و می دهد و ما نمی دانیم که کجا بخشید و کجا داد و کی و کجا اسماء کار می کنند که همانا نادانیم و بس.
ای عزیزان آنچه مهم است این است که خلقت و آفرینش بر پایه ی صفات اعظم بناشده اند و ما نمی دانیم که خداوند تبارک و تعالی چگونه عظمت ها را جاری می کنند. به هر حال آنچه مهم است ، این است که بدانیم ، عظمت وجود اله است که بشر را آفرید و هدایت کرد و به سرانجام رسانید و این صفات و اسماء الهی است که ما را هدایت ها می کنند و این رحمانیت پروردگار است که بشر را از ظلمت و ظلم نجات میدهد.
این رحمانیت پروردگار است که خلقت را هدایت میکند و مهر و عشق ورزی را در روح بشر میدمد.این همان رحمانیت پروردگار عظیم است که مصلحت را در بشر قرار میدهد که کی ؟ و کجا ؟ و چگونه ؟و همه و همه را مطرح می کند و بشر غافل و چه بسا انسانهای نادان که خدا را نمی شناسند و غفلت می کنند و خداوند قادر رحمان و رحیم است.
« رحیم » رحیم یعنی رحیم . یعنی تاب آورنده و آن است که بشر در گرو آن اعمال را انجام می دهد و اینان چگونه اند که نمی دانند خدا رحیم است به ذات.
رحیم یعنی بخشنده ، یعنی بخشایشگر . یعنی آنکه میبخشد پس مهر دارد پس مهربان است و محبتش را بشر نمی فهمد که تاب نمی آورد . کجا و چگونه قدر بدانیم که درک نمی کنیم . درک این صفات را کس نمی داند جز کسانی که عشق به الله دارند و این مهم است.
به هر حال ما اهل زمین و عرش قدرت نداریم که درک کنیم خدا و عظمت وجودیش را و این مهم است که ما بدانیم عظمت الله در درک بشر نمیگنجد که همانا بشر ناقص است و خدا کامل . وهدایت می کند به انوارش تا اکمل باشیم و این مهم است که کمال حاصل شود و حال صفات خدا را بشناسیم تا در بِسم الله الرَّحمن الرَّحیم ها غوطه ور شویم و به اوج کمال برسیم. که همانا کمال بشر در الله ، رحمن ، رحیم است و شناخت اینهاست که بشر را به مرتبه ی کمال مطلق که علی ست می رساند و ما نمی دانیم که علی کیست و چیست و کجاست و این یعنی ما نمی دانیم و ناقص و مهم تر از مهم است.
به نام و اسم و به رحمانیت و به رحیم بودنش آغاز می کنیم و حق است علی (ع).
و امروز می نویسیم با قلم عدالت علی آنچه باید در اذهان بماند و آن عشق است . عشق به قرآن و آنچه پیامبر اکرم (ص) به آن سفارش فرمودند. و بدانید اعلم ترین مردم کسی است که قرآن را درک کند و نگارش آن را در حیات داریم تا عبرت گیرید و این بسیار مهم است.
اسمایی که در سوره های قرآن در نظر گرفته شده اند همگی اسمهای الهی ست و آن است که علی اعلی پسندید و مهم است که بدانیم این اسماء خود صفات الهی ست و دریغا که درک نمی کنیم عرشیان در دیوار با علما و عرفا و فقها چه رازهایی که بر ملا نمی کنند و چه بسیار انسانهای فرهیخته که فرق بین کلمات و سوره ها را نمی دانند و این مهم است که بدانیم آیات و سوره ها در چه سرزمین هایی وحی شده اند و این مهم است که ملائک را بشناسیم و بدانیم از همه ی ملائک نزدیکتر به درگاه احدیت کیست و چیست و چگونه کار می کند. اَلا ایُّها الحال مورد پسند بشر هرج و مرج نیست که نظم و ترتیب پسندیده تر و اولا تر است و آنچه ما را در طول قرآن و خواندن آن می بینیم همگی نظم است و نظم و نظم.
نظم در کلمات ، در آیات ، مباحث ، در سوره ها ، در جزء ها و در هر آنچه که مطلب است موزون بودن ها به چشم می خورد و در معانی و در هر قاعده ای و این یعنی معجزه و این یعنی صاحب معجزه قادر تواناست و این بسیار مهم است.
شکوه و عظمت قرآن به قدری ست که ملائک عرشی نتوانستند آن را به پیامبر (ص) نازل کنند و خداوند قادر جبرئیل ” امین ” را مامور کرد تا در کنار علی (ع) حاضر باشد و بگوید هر آنچه را باید و مهم است که علی قادر بودنش را به رخ بکشد که همانا نتیجه ی الطاف الهی عظمت علی ست و رحمن و رحیم بودنش را در وجود علی متجلی کرد و این را بدانیم که علی تنها نیست و این مهم است.
ای عاشقان علی قرآن ناطق است، علی حق کامل است . پس قرآن حق است . پس کلام حق قرآن است پس خدا رحمن است و رحم که بشر را هدایت به نور الهی می کند که همانا علی متبلور شده از نور الله است پس علی نور است. پس حق است پس قرآن حق است، نور است .پس قرآن کلام خداست . پس قرآن از خداست. پس خود خداست. پس خدا را در قرآن بیاب پس قرآن را بشناس تا خدا را بشناسی پس قرآن همان کلام علی ست پس علی همان قرآن ناطق همان نور خداست. پس علی را بشناس تا خدا را بهتر بشناسی.
بر آن شدیم بِسم الله الرَّحمن الرَّحیم را در قرآن بسط و گسترش دهیم که همانا تمامی جامعیت قرآن در بِسم الله الرَّحمن الرَّحیم است وهمانا قرآن است و ” الله ” و این مهم است که بدانیم تمام حیات در سوره ی ” فاتحه الکتاب ” جمع است. و این مبدا ، منبا ، ازل و آغاز و پایان . شکوه و عظمت همه و همه در این سوره است و مهم است که سوره ی حمد را سرآغاز و مبدا و منشا بدانیم که خدای قادر است که مالک جهانیان و آفرینش هستی ست پس قادر است به خلق ، به مرگ به عدم و حضور و به هر آنچه که در آفرینش است . پس خدا آفرید و گفت و شما شنیدید و عمل کردید و نکردید.
ای اهل ایمان سوره ی حمد است که می گوید خالق کیست ، چیست، رحمن است و رحیم و قادر و والا مقام و حال ما نم دانیم که عظمت ها چیستند و کیستند؟
بدانید قدرت تام مخصوص خداست پس بترسید از قیامت که مواخذه می شوید و همانا خدا مواخده کننده داناست.
و این نام اله است که شروع کننده ی هر محبتی ست ولاغیر و این عظمتی ست که عالم را تکان ها می دهد. ای اهل ایمان عظمت الله در سوره ی حمد واضح و مُبَرهن است که خلق را به رعب و وحشت قیامت می کشند و این یعنی ما هستیم و حیات هست و الله قادر مطلق است.
” الحمدلله رب العالمین ”
و این همان حمد است و ثنا . و این همان است که می گوید حمد کنید خدا را . و این همان است که دعوت به حمد و سپاس می کند. ای عاشقان، ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است . همان که عوالم را آفرید ، جهان را ، آسمان هارا ، و هرآنچه در مابین عوالم است و هر آنچه در داخل عوالم است ، و هر آنچه در پیدا و پنهان بشر است و هر آنچه در اَرض و سماوات است . و بدانید حمد همان سپاس است و همان ستایش و همان است که بشر در برابر خالق عاجزتر از عاجز قرار می گیرد و اذعان می کند که بنده است. حمد همان است که مخصوص خداییست که بشر را آفرید و این یعنی خالق ، خداست و ما بنده و آفریده. پس عبدیم و عبید. پس محکوم به پذیرش حق . پس حق را میپذیریم که حق است . پس الله هست.
پس آفرید مخلوقات را . ای اهل ایمان ستایش کنید پروردگار را که ستایش به ستایش دارد که حق است. آفرید جهان را ، جهان را عوالم را. پس قادر است به آفرینش ، پس محق است به پرستش ، پس قادر مطلق است ، پس حمد گویید . حمد همان است اجابت می کنید ، پس بگو یا الله.
” الرَّحمن و الرَّحیم ”
و این همان اسماء اعظم است که متذکر شدیم و تاکید دوباره بر اهمیت آن می افزاید که خداوند در اوج قدرت و قادر بودن که همانا صاحب کمال و قدرت مطلق است مهربان است و رئوف و این یعنی خدا که بنده ی لیاقت داشتن این صفات عظیم را ندارد و این مهم است که بدانیم خدا یکی ست ولاغیر.
همان قادر مطلقی که نه پادشاهان به او می رسند و نه حکما و نه علما و اوست یکتایی که لایق پرستش است و اوست که میتواند رحمن و رحیم باشد.
” مالکِ یَومِ الدّین ”
مالک و صاحب روز جزاست.
مالک است و ما همه بنده او و او صاحب همه ی ما و هر چه آفریده است.
او مالک است ، مالک هر آنچه در هستی و خلقت وجود دارد و این است که خدا، خداست. ای عزیزان مالکیت پروردگار نه در ملک که در عوالم است آنجا که صاحبان خیر و شر در گرو آبروی شاه دو عالم کار میکنند، علی حرکت به سوی تعالی و تجلی دارد و مالکیت ها در اختیار تام الله است . مالکیت در عرش و فرش و هر آنچه هست در هستی ها و بودن ها و در بسم الله و هر آنچه در آغاز ها و پایان ها هست همه و همه در مالکیت الله است . مالک است ، پس اختیار تام دارد پس می داند چه می کند که همانا قادر مطلق است . او مالک آخر است . در ابتدای امور. و او می داند که عوالم هستی چگونه خلق شده اند پس می داند چگونه خلق شدند . پس سرانجام کار کجاست . پس مقدر کرد آخرت را در پایان کار. پس قیامت همان ابتدای سرانجام امور است. پس قیامت هست . پس خدا قادر به قیامت است. همان روز عظیم که بازخواست میشوید و همان روز بزرگ که جزا می دهند و نیک و بد را در محک ترازوی عدل علی میبینید و می سنجید که چه کرده اید و این همان وعده ی حق است.
مالکیت در عدم معنا ندارد و آن در سختی ها معنا پیدا می کند پس همانا مالک عظیم مالکیت عظیم دارد. پس مالک عظمت هاست . پس همانا عظمتی عظیم در راه است و آن سرانجام آغازها ست . آنجا که هر عملی بازتابی دارد. آنجا که هر نصیحتی که علی کرد هویداست . و آنجا که علی و الله حضور دارند و بَدا به حال بد کاران.
” ایاک نعبد و ایاک نستعین ”
و این یعنی خالق یکتای بیهمتاست .پس او را پرستش می کنیم که عظیم ترین عظمت است و اوست که خالق خوبی هاست و اوست که لایق ستایش است . و اوست که خدای یکتاست. ای عزیزان آنچه مهم است اینست که وحدانیت الله اثبات شده است. پس آنجا که الله است همانا تنها و تنها او قابل ستایش و عبودیت است و ما بنده ایم به ذات پاک و قادر و عظیم او و مائیم که کوچکیم و حقیریم. پس بنده ایی هستیم ناچیز در دریای عظمت “الله” پس واجب است که ستایش کنیم و بندگی و ما بندگان جز درگاه احدیت و معبود خویش مأمنی نداریم پس تنها قدرت اوست که قادر است مأمن باشد و یاری دهد مارا.
و اوست که لایق عبودیت است پس پناه می بریم به ریسمان الهی و از او یاری میجوییم و دعا می کنیم که ما را کمک کند که همانا خداوند یاری دهنده عادل است. ” و سلام ”
” اِهدنَا الصِّراطَ المُستَقیم ”
همانا بنده در برابر عظمت خالق عاجز و درمانده است پس یاری می جوید پس می خواهد که خداوند به او عنایتی کند پس همانا در عرش صدایی عظیم فریاد می زند که کیست که مرا یاری کند و آن تنها خداست که لبیک به فریاد و دادخواهی بنده می کند و این تنها خداست که به فریاد دل بندگان می رسد و اوست رحیم دانا.
به او پناه می بریم و میخواهیم ما را به راه راست هدایت کند. همان راه عظیمی که بشر را به کمال مطلق می رساند که خدا خالق خوبیهاست و آن بشر نادان است که خالق بدی هاست. پس فریاد بر می آورد پروردگارا مرا به راه خود هدایت کن که همانا راه راست و مستقیم است که پارسایان و علما و عرفا در آن قدم میگذارند و این مهم است که بدانیم صراط همان سبیل الله است.
گفتیم ” صراط ” ” سبیل الله ” است. چرا که راهی برتر و برجسته تر از سبیل نداریم و عظمت وجودی این مسیر با عظمتها عظیم می شود.که همانا هر عظمتی از آن گذر کرده است و التیام می دهد دل عشاق را و این همان است که پروردگار در مقدرات قرار می دهد و حال انسان نادان غافل است که بندگی کند به خدا با بودن ها و نبودن ها که همانا همه وهمه در همین صراط مستقیم است و ما غافلیم و بشر سخت در اشتباه و خود را می رهاند از راه مستقیم که همان راه الله است پس هدایت الله با انوار الهی از الطاف اوست که شامل وجود و ذات می کند و الله می داند که نعمتش بی پایان است پس انوار الهی را هدایت به سوی بشر می کند و بشر پند نمی گیرد و خدا رحمتش را بی پایان بر بنده عرضه می کند که باز بنده غافل است پس نور ایمان در دلش قرار می دهد تا او هدایت ها شود و به اوج ها برسد که همه و همه در راه ” صراط مستقیم ” هستند و ما باید پند بگیریم.
“صِراطَ الذّینَ انعمتَ عَلیهِم غَیرِ المغذوبِ علیهِم و لا الضآلّین”
. این همان دعایی ست که مؤمنین با درک کامل در خواست می کنند و ما باید بدانیم که اینها همه و همه در گرو اعمال بشر است.
ای انسان گمراه دعا کن تا خداوند اجابت کند شما را و اوست که دانای عادل است و با نور رحمانیتش هدایت می کند بشر را. پس باید از عظمت او در خواست کرد و باید دانست که خداوند متعال پیرامون همه ی مسائل خلقت عظمت های عظیم را قرار داده است که همانا الطاف الهی را منتقل میکنند و باید دانست که خداوند راهنمای داناست و ما می خواهیم که نعمتش را بر ما افزون کند و بدانیم که حق چیست و الله را درک کنیم و از گمراهی و ظلمت راهانیده شویم که همانا هرآنکه خداوند نعمتش را بر او فرود آورد گمراه نخواهد شد و این وعده ی حق است که علی و الله می دهند و این عظمتی ست که خدا خالق آن است.
” یا علی مدد یا هو”